سلام. قبل از هر چیز روز دانشجو رو به همه دانشجوهای عزیز تبریک می گم و بسیار خوشحالم که در خدمت این قشر فرهیخته جامعه هستم.
از عنوان اين مطلب فكر نكنين فقط اين نويسنده عزيزي كه مي خوام در موردش حرف بزنم نويسنده محبوب منه. در واقع ايشون يكي از نويسنده هاي محبوب منه كه بهشون احترام زيادي مي ذارم البته هرگز نديدمشون. اما فقط خوندن كتاب زيباي سالهاي ابري ايشون كافي بود تا همه چيز رو در مورد اين نويسنده بزرگ كرمانشاهي بفهمم حيف كه خيلي دير با آثارشون آشنا شدم. من قبلا آثار محمد قاضی و علی محمد افغانی رو كه هر دو از نويسندگان بزرگ كرد هستن، خونده بودم. اما خوندن كتابهاي علي اشرف درويشيان مرا به سالهاي دور و دراز شهرم برد. به روزهايي كه نديدم اما زياد در موردش شنيدم ، در مورد زندگي و آثارش اینجا مي تونيد بخونين.
چند وقت پيش توي اخبار شنيدم كه برنده جايزه اول هفدهمين جشنواره فرهنگي گلاويژ در كردستان عراق شدن خيلي خوشحال شدم. بهشون از صمیم قلبم تبریک می گم. استاد عزیز من خسته نباشید. من با سالهای ابری شما به بخشی از خاطرات کودکی پدر و مادرم و قصه هایی که از زبان آنها می شنیدم بازگشتم و با کتاب متلها و افسانه ها و بازیهای کردی شما به دوران خوش کودکی و بازیهای کودکانه ام . ممنونم استاد عزیز
برخی از آثار استاد درویشیان:
درویشیان، علیاشرف، سالهای ابری(۴ ج)، چاپ اول: تهران، اسپرک، ۱۳۷۰.
درویشیان، علیاشرف، سلول ۱۸، تهران: نگاه، ۱۳۵۸.
درویشیان، علیاشرف، از این ولایت، تهران: صدای معاصر، ۱۳۵۲؛ شبگیر، ۱۳۵۲.
درویشیان، علیاشرف، از ندارد تا دارا، تهران: نشر سهند-نشر آنزان، ۱۳۷۵؛ اشاره، چاپ پنجم: ۱۳۸۹.
درویشیان، علیاشرف، آبشوران، تهران: چشمه، چاپ بیست و هشتم: ۱۳۹۰.
درویشیان، علیاشرف، درشتی، تهران: نشر چشمه، ۱۳۷۳.
درویشیان، علی اشرف، شب آبستن است، سوئد: کتاب ارزان، ۱۹۹۸م.
درویشیان، علیاشرف، همراه آهنگهای بابام، چاپ اول: تهران، شباهنگ ، ۱۳۵۳.
درویشیان، علیاشرف، فصل نان، تهران: شباهنگ، ۲۵۳۷= [۱۳۵۷].
درویشیان، علیاشرف، داستانهای تازه داغ، تهران: چشمه، ۱۳۸۳.
درویشیان، علیاشرف(گردآورنده)، افسانهها و متلهای کردی: قصهها و متلها، نمایشها و بازیهای عامیانه ایرانی (۲ ج دریک مجلد)، تهران: نشر چشمه، چاپ پنجم: ۱۳۸۶.
ادامه فهرست را از اینجا بخوانید
همچنین در دهمین دوره جایزه ادبی هوشنگ گلشیری، از علیاشرف درویشیان، داستاننویسان پیشکسوت ایران و از اعضای کانون نویسندگان ایران برای «تعهد بیچون و چرا به آزادی بیان و در امان نگاه داشتنِ حریم قلم از دستبردِ قدرت» و «تصویر صادقانهای که از گذر دردناک جامعهای روستایی به جامعهای شهری بهدست داده»، تقدیر بهعمل آمد.