سلام. گفتم که برای زنگ تفریح (بعد از کلی هدایت خوانی) رفتم سراغ یه کتاب متفاوت٬ اما خیلی هم متفاوت نبود. در واقع نمی دونستم توی آثار پارسی پور هم رگه های از فراواقعیت دیده می شه. البته فیلم زنان بدون مردان رو که از یکی از کتاباش با همین نام ساخته شده ٬ قبلا دیده بودم. همونطور که در مطلب قبلی تر گفتم اقتباس جالبی از بوف کور داره که به بخشهایی اش اشاره کردم. در انتهای داستان اون زن اثیری (که اینجا با نام لیلا آورده شده) از دست شوهرش که می خواد اونو بکشه به خونه طوبی پناه می بره ولی در واقع نمی میره و در انتهای داستان هم همینو به طوبی می گه. هربار که کشته می شه ازنو زنده می شه. از اون قصه هایی که من پایان مبهم اش رو خیلی دوست دارم.